سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ - ۰۶:۳۸
۰ نفر

حسین حسین‌نژاد قندی: ابتدا جملات زیر را با دقت بسیار و اگر امکان داشته باشد چندبار مطالعه کنیم

 1 - باوجود همه کارهای ارزشمندی که انجام شده، نظام آموزش و پرورش متحول نشده است و پایه و اساس همان نظام قدیمی است.

 2 - اگر کشور و ملتی خواهان عزت مادی،‌سعادت معنوی، برتری سیاسی، پیشرفت علمی و آبادانی است باید به آموزش و پرورش به عنوان کاری بنیادی توجه جدی کند.

 3 - باید با انجام کارهای ریشه‌ای موجبات این تحول را فراهم آورد.

 4 - باید همه نیروهای فکری، فرهنگی و خلاق دست به دست هم دهند تا این تحول انجام پذیرد.

 5 - نظام آموزشی و پرورش متحول نظامی است که افرادی شجاع، خوشخو، خیرخواه، امیدوار به آینده، بلندهمت، دارای نگرش مثبت در قضاوت‌ها، خلاق، پرسشگر، اهل فکر و نوآوری، دارای جرأت برای ورود به میدان‌های علمی ناشناخته، منضبط و قانون‌شناس تربیت می‌ کند.

 6 - آموزش و پرورش تحول یافته براساس مبانی دینی و هویت ملی، خانواده‌ها و صدا و سیما را هم تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

 7 - مسئولین آموزش و پرورش باید با همت و تلاش خود پایه و زمینه این تحول را فراهم‌کنند.

اینها گزیده‌ای از سخنان مقام معظم رهبری بود که در مردادماه 86 در دیدار با وزیر و معاونان و مدیران آموزش و پرورش و خطاب به آنها ایراد شده بود.

 با اینکه بارها و بارها حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه و همچنین مقام معظم رهبری در مناسبت‌های مختلف در خصوص اصلاح نظام تعلیم و تربیت رهنمودهایی را ارائه داشته‌اند ولی متأسفانه در عمل شاید هیچگونه تحول زیربنایی در آموزش و پرورش نبوده‌ایم و سؤال اساسی این است که چرا در طول 28سال پس از انقلاب اسلامی مسئولین نظام آموزشی به فکر ایجاد تحول در این سازمان نیفتاده‌اند.

دلایل زیر می‌تواند گوشه‌ای از این بی‌توجهی‌ها در سالیان پس از انقلاب اسلامی باشد.

 * در طول چند سال اولیه پس از انقلاب مسئولین آموزش و پرورش درگیر گزینش و جایگزینی نیروهای متعهد در سطح کشور و سطوح مختلف مدیریتی بودند.

 * انجام تغییرات روبنایی، تغییرات کلی در کتاب‌های درسی، آزمایش و خطاها همانند ایجاد معاونت پرورشی و حذف آن پس از مدتی و بازگشت مجدد آن، فکر نیروها را به خود مشغول داشته بود.

* روزمره‌گی و انجام کارهای مقطعی، صدور بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های بسیار متنوع از ناحیه دفاتر ستادی و ادارات کلی، به یکی از وظایف اصلی آن‌ها تبدیل شده بود.

*به برنامه ریزی به خصوص برنامه کلان آموزشی و پرورش در طول این مدت اعتقاد کمتری وجود داشت.

*تشکیل جلسات و سمینارهای مختلف بی‌ثمر، شرکت در کمیسیون‌های مختلف از جمله مجلس، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی جهت جذب نیرو، افزایش حقوق کارکنان و معلمان، خرید مدارس استیجاری، بازسازی مدارس فرسوده، کاهش شیفت‌های مدارس از 3 به 2 یا یک، وقت عمده مسئولان را اشغال کرده و هنوز هم می‌کند.

*سیاست زدگی در آموزش و پرورش به اساسی‌ترین و بزرگترین عامل عدم تحول در این وزارتخانه تبدیل شده است، به طوری که با تغییر وزیر آموزش و پرورش، ابتدا منجر به تغییر معاونان و پس از آن به مدیران کل دفاتر ستادی و استان‌ها و در نهایت منجر به تغییر مدیران مناطق شده و در اکثر موارد تا سطح مدیران مدارس تعمیم پیدا می‌کند و جالب اینکه کلیه این مدیران طرح‌های به اجرا گذاشته شده مدیران قبلی را کان لم یکن تلقی کرده و خود از نو می‌خواهند طرحی نو در اندازند و به قول ظریفی یک‌مرتبه لهجه مدیران در سطح وزارتخانه دچار تغییر می‌ شود.

* اجرای طرح‌های کارشناسی نشده‌ای چون تام، کاد، حذف امتحانات نهایی دوره ابتدایی و راهنمایی، ترمی واحدی کردن یا سالی واحدی نمودن مجدد برخی مقاطع، ایجاد دوره پیش‌دبستانی، ایجاد دوره پیش دانشگاهی و زمزمه حذف این دوره، استانی کردن امتحانات نهایی و کشوری نمودن دوباره آن، طرح‌های گوناگون جهت ارزشیابی معلمان، برگزاری آموزش‌های ضمن خدمت صوری، طرح‌های متنوع جهت گروه‌های آموزشی مجموعه دیگر از آزمون و خطاهایی است که در طول 28 سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم.

 *اگر مروری بر محصولات 12ساله آموزش و پرورش که همان فارغ‌التحصیلان دوره پیش‌دانشگاهی‌اند بیندازیم، به این واقعیت تلخ پی خواهیم برد که بیانات مقام معظم رهبری در حقیقت درد دل معلمان دلسوزی است که در طول این سالیان، گوشی برای شنیدن آنها پیدا نشده است.

فارغ‌التحصیلانی ترسو، بدخو، ناامید از آینده،‌کوتاه همت، دارای نگرش منفی در قضاوت‌ها، فاقدهرگونه خلاقیت و پرسشگری، فاقد فکر نو و نوآوری، فاقد جرأت جهت ورود به میدان‌های علمی شناخته، بی‌انضباط و قانون شکن، سست‌‌اعتقاد به مبانی ارزشی، بدخط و بد اندیشه با مغزی انباشته از فرمول ولی بی‌سواد به معنای واقعی، عدم توانایی در مکالمه به زبان‌های عربی و انگلیسی و در نهایت فردی عاجز از انجام هر کاری و در نهایت فاقد هرگونه تخصصی.

 دو پیشنهاد ساده برای ایجاد تحول

* لازم است شورای انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش با دعوت از همه نیروهای فکری و فرهنگی و خلاق، برنامه‌ای کلان جهت ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور تدوین کرده و به تصویب برسانند و مسئولان اجرای آن را به یک ستاد واگذار کنند.

 * وزرای آموزش و پرورش از هر گروه و حزبی ملزم به اجرای برنامه تدوین شده باشند و نمایندگان مجلس به وزیری رأی اعتماد بدهند که متعهد به اجرای چنین برنامه‌ای باشد. و زیر نظر ستاد مربوطه انجام وظیفه کند و با تغییر کابینه و وزرا، اعضای ستاد ثابت بود و پیگیر تغییر و تحول در نظام آموزش باشند.

 سخنان مقام معظم رهبری را جدی بگیریم و برای تحول در آموزش و پرورش، آستین‌های همت را بالا بزنیم.

کد خبر 35293

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز